شرح مختصر سیستمها و تکنیکهای بهبود کیفیت: منبع : www.sixsigma-quality.com
Sixsigma
Statistical Process Control (SPC)
Measurement System Analysis (MSA)
Failure Mode and Effective Analysis (FMEA)
Cost Of poor Quality (COQ)
Design Of Experiment (DOE)
QualityFunctionDeployment(QFD)
Lean Production
Minitab
EFQM
Sixsigma
کدام مدیر ارشد می تواند نسبت به پروژه ای با صدها میلیون سود بی تفاوت باشد؟
شش سیگما استراتژی بسیار قدرتمندی برای کاهش هزینه ها و افزایش قدرت رقابتی سازمانها به شمار می رود. این روش، مانند حلقه های زنجیرسایر ایزارهای کیفی دیگر را به هم متصل کرده و تقدم و تاخر اجرای آنها را مشخص می کند. وسعت عملکرد این متدولوژی به گونه ای است که سایر ابزارها و تکنیکهای کیفی از اجزای آن به شمار رفته و زیر چتر آن قرار می گیرد.
به همین دلیل پیشنهاد می گردد اجرای آن در مراحل اولیه زیر نظر کارشناسان حرفه ای شش سیگما با مدارک معتبر که "کمربند سیاه ارشد" نامیده می شوند انجام پذیرد.به واسطه آموزش های شش سیگما، حاشیه سود و نیز نرخ بازگشت سرمایه سازمانها افزایش می یابد.
اجرای شش سیگما به گونه غیرقابل تصوری بر تجارت و اقتصاد سازمانها اثر می گذارد. اجرای آن با استفاده از ابزارهای آماری و طراحی آزمایشات است وبه شدت نتیجه گراست.ارزیابی عواید و سود حاصل ازاجرای این پروژه در سازمانها توسط بخش مالی آنها، نتایج تحسین برانگیز آنرا همواره در دسترس مدیران ارشد قرار می دهد.
برخلاف بسیاری از رویه های کیفی که به بهبودهای پایین به بالا اهمیت می دهند، این روش رویکردی کاملا از بالا به پایین است و باید با علاقمندی و پیگیری مستمر مدیریت عالی در شرکتها هدایت شود. بیشترین نتیجه گیری از این متدولوژی در سه حوزه "هزینه ، کیفیت وزمان تحویل" است و در آن هدفگذاری نه برای "چندین درصد"، بلکه برای "چندین برابر" بهبود است. طبق تحقیقات موسسه sixsigma Institute متوسط صرفه جویی های سالانه بیش از 700 شرکت متوسط و بزرگ با اجرای این روش بین 200,000 تا 600,000 دلار بوده است.
Statistical Process Control (SPC)
کنترل آماری فرایند یک ابزار کنترلی قدرتمند و دقیق است که می تواند رفتار فرایند را در طول زمان با جزئیات کافی به نمایش درآورد. از اینرو یک ابزار تصمیم گیری مناسب به شمار می رود.با استفاده از SPC می توان فرایندها را تحت کنترل نگهداشت و مانع ازاین شد که تحت تاثیر عوامل خارجی محصول نامنطبق تولید شود. SPC همچنین یک روش ایده آل برای تعیین زمان مناسب تنظیم دستگاههای تولیدی است. با استفاده از این ابزار می توان اطمینان حاصل کرد که اقدامات اصلاحی موثر بوده اند یا خیر و مراقبت نمود تا بهبودهای حاصله پایدار بوده و در طول زمان فرایند دوباره به وضعیت نامناسب خود برنمی گردد. اگرچه با توجه به اطلاعات بسیار دقیقی که در حین اجرای SPC از رفتار فرایند به دست می آید می توان به بهبودهای چشمگیری در عملکرد فرایند دست پیدا کرد، ولی مهمترین کاربرد این ابزار پایش فرایندها، پایدار نگهداشتن آنها در وضعیت های بهبود یافته و اطمینان از صحت کارکرد آنها در طول زمان است.
Measurement System Analysis (MSA)
کلیه واکنشها و تصمیماتی که در برابر یک فرایند اتخاذ می شود بر اساس داده های بدست آمده از فرایند است. رد یا قبول محصولات تولیدی، تنظیم اولیه یا مجدد ماشین آلات، بازرسی ها و ... همه و همه با توجه به نتایج اندازه گیری ها انجام می شود. همین موارد خود به خوبی اهمیت با صلاحیت بودن سیستم اندازه گیری را نشان می دهد. امروزه تقریبا تمامی سازمانها ابزارهای کنترلی خود را بطور منظم کالیبره می کنند اما ابزار اندازه گیری تنها یک جزء از کل سیستم اندازه گیری است و صحت یا دقت آن به تنهایی متضمن صحت یا دقت کل سیستم نمی باشد. مهارت نیروی انسانی،عوامل محیطی، ویژگی های محصول، تفاوت در روشهای کار بازرسین مختلف و ...همه درنتیجه حاصل از اندازه گیری تاثیر به سزایی دارند. بررسی تاثیر این عوامل در شرایطی که ابزار اندازه گیری وجود ندارد (مانند خصوصیات ظاهری) حتی مشکل تر خواهد بود. MSA روشی است که بوسیله آن می توان "کل سیستم اندازه گیری" را بررسی کرد و از صحت و دقت عملکرد آن و نتایج حاصله در هر دو دسته اندازه گیری ها کمی و وصفی اطمینان حاصل نمود.
Failure Mode and Effective Analysis (FMEA)
تولید یک محصول جدید یا اعمال تغییرات در روش تولید جاری یک محصول همواره با بروز مشکلات پیش بینی نشده همراه است. برخی از این موارد می توانند چنان مشکلات بزرگی را پدید آورند که عملا فرایند تغییر و یا اصلاح را مختل کرده وباعث بروز هزینه های گزاف گردد یا تغییری که در جهت افزایش رضایت مشتری انجام می شود نارضایتی شدید او را در زمینه ای دیگر بوجود آورد.FMEA فن پیش بینی اینچنین مسائل و تدبیر اندیشیدن برای آنها در مراحل اولیه و قبل از بروز است. نیازی به توضیح نیست که یک اصلاح طرح بر روی نقشه چقدر ارزانتر از جمع آوری محصول از بازار یا بدست آوردن اعتبار ازدست رفته است. با استفاده از FMEA می توان از ابتدا فهمید چه مشکلات بالقوه ای پیش رو داریم وهریک از آنها تا چه اندازه خطرساز هستند و آنها را قبل از اینکه واقعا بوجود بیایند با انجام اصلاحاتی در طرح یا اعمال کنترل های مناسب در ایستگاه های حساس تحت کنترل درآورد. اجرای این روش قبل از اقدام به تولید محصول جدید یا اعمال تغییر در فرایند تولید جاری به میزان چشگیری از هزینه های اجرا خواهد کاست.
Cost Of poor Quality (COQ)
تعریف تعداد بی شماری پروژه های بهبود کیفیت اینجا و آنجا و اختصاص وقت زیادی از افراد سازمان برای به انجام رساندن آنها در گوشه و کنار سازمان مشکلی است که همه مدیران با آن مواجه هستند. این پروژه ها به علتهای متفاوت و توسط افراد مختلفی در سازمان تعریف می شوند. برخی در نیمه رها می شوند، برخی به انتها می رسند ولی در نهایت هزینه های مورد نیاز برای اجرای اقدامات اصلاحی چنان بالاست که عملا اجرای آنرا غیر اقتصادی و توجیه ناپذیر می کند. از سوی دیگر نمی توان نسبت به "کیفیت" بی تفاوت بود. بقا در عرصه رقابت تولید کنندگان را وادار می کند تا هرچه بیشتر کیفیت محصولات خود را بالا ببرند و قیمت آنرا کاهش دهند.از آنجا که هیچ کس مایل نیست سود خود را کاهش دهد، تنها راه کاهش قیمت تمام شده محصول با حفظ کیفیت و یا افزایش آن است.
انجام چنین مهمی با اجرای سیستم هزینه های کیفیت امکان پذیر است. هزینه های کیفیت روشی است که هزینه های صرف شده در کل فرایندها و فعالیتهای مربوط به یک محصول خاص را از تامین مواد اولیه تا تولید ، فروش و خدمات پس از فروش تحت پوشش می گیرد و به شما نشان می دهد در سرتاسر این زنجیره، "چاه بزرگی که پول شما را می بلعد بدون آنکه ارزشی به محصول اضافه کند" کجاست. و به این ترتیب فعالیتها را بر پروژه های بهبود اساسی که منجر به سود قابل توجه می شوند هدایت می کند. هزینه های کیفیت در یک سازمان مانند جهت نما عمل می کند.در هر زمان تعداد معدودی پروژه بهبود را برای اجرا معرفی می کند که با توجه به موقعیت سازمان دارای بشیترین میزان اثربخشی و نرخ بازگشت سرمایه باشند.
Design Of Experiment (DOE)
هنگامیکه اطلاعات ما درباره یک محصول یا فرایند کامل نیست، یا به صحت فرضیات خود کاملا اطمینان نداریم، بدیهی ترین تصمیم برای تکمیل اطلاعاتمان انجام آزمایش است - که البته می تواند پول زیادی راببلعد-. طراحی آزمایشات یک ابزاربسیار قدرتمند در زمینه طراحی و هدایت هدفمند آزمایشات و تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از آنها می باشد. به گونه ای که با کمترین هزینه و تعداد آزمایش به بیشترین ودقیقترین اطلاعات دست یابید. در دنیای مهندسی، طراحی آزمایشات ابزار فوقالعاده مهمی جهت بهبود عملکرد فرآیند تولید یا توسعه فرآیندهای جدید می باشد. آیا تا کنون به فرایندی برخورد کرده اید که عوامل متعددی بر کیفیت نهایی محصول تاثیر دارد(مانند فرایندهای شیمیایی) یا پارامترهای فرایند بر هم اثر متقابل دارند(مانند زمان و درجه حرارت پخت)یافرایندی که تحت کنترل ولی ناتوان است؟ بهترین راه حل در تمامی این موارد استفاده از DOE است.
همچنین از روشهای طراحی آزمایشات می توان جهت: تعیین بهترین شرایط تنظیم دستگاه های تولیدی، مقایسه و ارزیابی مواد اولیه و جایگزین، افزایش بازده ،مقاوم کردن محصول به طوری که به خوبی تحت شرایط محیطی متنوع کار کند و تعیین مشخصههای کلیدی که بر روی عملکرد محصول تأثیر میگذارند استفاده کرد.
QualityFunctionDeployment(QFD)
عدم درک صحیح صدای مشتری و خواسته ها و نیازهای او همواره باعث می شود معرفی محصولات جدید یا اعمال تغییرات در محصولات قدیمی با صرف هزینه و تاخیر زیاد انجام شده و در برخی موارد علیرغم تلاش و کوشش فراوان رضایت قابل توجهی را برای مشتری و یا افزایش را در سهم بازار در مقایسه با رقبا به همراه نداشته باشد. ماتریس عملکرد کیفی، ابزاری است که سازمان را به مشتریانش وصل می کند.محور آن جدولی به نام خانه کیفیت است که ورودی آن صدای مشتری (نظرات، شکایات و..) و خروجی آن خصوصیات و پارامترهای فنی که باید در تولید مورد توجه قرار گیرد و نیز اولویت بندی درخواستهای مشتری است. یکی از مزایای این ابزار انعطاف پذیری آن است به گونه ای که می توان با توجه به شرایط آنرا در حجم وسیع یا کوچک مورد استفاده قرارداد. QFD یکی از ابزارهای طرحریزی اصلی در تمامی سیستمها و نظامهای کیفی از جمله TQM و SIXSIGMA است.
Minitab
یک نرم افزار آماری بسیار پیشرفته محصول موسسه ای به همین نام است. اگرچه نرم افزارهای آماری متعددی برای انجام محاسبات آماری وجود دارد اما مزایای زیرباعث شده تا برای استفاده در زمینه کنترل کیفی در صنایع Minitab در راس همه آنها قرارگیرد.
به روز بودن: این نرم افزار هر سال مطابق جدیدترین دستاوردها و نیازهای صنایع به روز می شود. آخرین ویرایش این نرم افزار ویرایش 14 آن است.
وسیع بودن: با بکارگیری این نرم افزار می توان کلیه محاسبات مربوط به ابزارهای کیفی مورد نیاز از جمله SPC ، MSA ، DOE، SIXSIGMA و... را انجام داد بدین ترتیب نیازی به داشتن چندین نرم افزار برای انجام محاسبات آماری نیست.
کامل بودن: یکی از مزایای این نرم افزار خروجی های یکپارچه آن است که در هر مورد کلیه محاسبات و گرافهای مورد نیاز را یکجا و در یک صفحه برای تحلیل ارائه می دهد.
سهولت ارتباط: از این نرم افزار با ms-office سازگار است و به راحتی می تواند با excel, word و.. تبادل اطلاعات ورودی و خروجی را انجام دهد.
اعتبار: تمامی سازمانهای بزرگ کیفیت در سطح دنیا از جمله Sixsigms Academy, ASQ، Motorolla و ... این نرم افزار را بکار برده و توصیه می کنند.
Lean Production
تولید ناب ، شیوه ای است برای تولید محصولاتی که مشتری نیاز دارد، در زمانی که نیاز دارد، به میزانی که نیاز دارد و در قیمتی غیر قابل رقابت. این سیستم از طریق شناسایی و حذف سیستماتیک اتلاف ها و منابع آنها به اهداف مندرج در فوق دست می یابد. برای این کار، در این سیستم، هر فرایند در کل جریان ارزش از طریق یک حرکت هموار پیوسته و کشش به فرایند بعد و قبل خود مرتبط است و همواره آماده(برای تولید در وقت نیاز) و همواره توانمند( برای تولید با مشخصات مورد نیاز) وهمواره بسنده (برای تولید به میزان نیاز)است. تحقق سیستم تولید ناب، مستلزم تعهد وپشتیبانی مدیریت ارشد، آمادگی کارکنان و داشتن دانش لازم در زمینه کاربرد تکنیک های ناب است.
مدیریت پروژه
پروژه مجموعه تلاشهای موقتی هماهنگ برای تحقق یک تعهد و ایجاد یک محصول جدید یا ارائه خدمات مشخص و تازه به مشتری می باشد. بنابراین مدیریت پروژه علاوه بر توانمندیهای مدیریت عمومی شامل سرفصلهای دیگری نیز می باشد که طبق استاندارد PMBOK شامل حیطه های مدیریت یکپارچگی، محدوده، زمان، هزینه، کیفیت، منابع انسانی، ارتباطات، ریسک و مدیریت کالا و مواد پروژه می باشد.در این راستا فرایند کنترل پروژه به برنامه ریزی مناسب پروژه برای استفاده بهینه از زمان، منبع و بودجه پروژه و نظارت دائم و کامل بر روند اجرای پروژه و تصمیم گیری به موقع جهت به حداقل رساندن انحرافات اجرا با برنامه است که برای این کار از تکنیکهای چون PERT، CPM، آنالیز ارزش افزوده و نرم افزارهایی مانند Primavera و Microsoft Project استفاده می شود.
EFQM
EFQM مدل تعالی سازمانی اروپایی است که بر پایه هشت اصل بنیادین طراحی شده و در قابل 9 معیار و 32 زیرمعیار و 305 نکات راهنما وضعیت تعالی سازمانها را مورد ارزیابی قرارداده و بر اساس امتیاز 1 تا 1000 رتبه بندی می نماید. با استفاده از این مدل ضمن عکس گرفتن از وضعیت سازمانها فرصت های بهبود و نقاط قوت بر پایه ارزیابی ها مشخص گردیده و با تعریف و اولویت بندی پروژه های بهبود نسبت به ارتقاء وضع سازمانها اقدام می گردد. همچنین با استفاده از روشهای مختلف خودارزیابی که متناسب با سطح بلوغ سازمانها صورت می گیرد اقدام به بهبود می شود. مدلهای تعالی سازمانی متعدد بوده ولی اصول مشترکی دارند. برای مثال مدل آمریکایی با نام مالکوم بالدریج و مدل ژاپنی با نام دمینگ شهرت دارند.